جدول جو
جدول جو

معنی بیتوته کردن - جستجوی لغت در جدول جو

بیتوته کردن
شب ماندن در جایی، شب زنده داری کردن شب نخوابیدن تا صبح بیداربودن
تصویری از بیتوته کردن
تصویر بیتوته کردن
فرهنگ لغت هوشیار
بیتوته کردن
((~. کَ دَ))
شب در جایی ماندن، تا صبح بیدار بودن
تصویری از بیتوته کردن
تصویر بیتوته کردن
فرهنگ فارسی معین
بیتوته کردن
شب زنده داری کردن، شب نخفتن
متضاد: خفتن، شب دور از خانه به سر بردن، بیدار ماندن
فرهنگ واژه مترادف متضاد